فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Back Talk

ˈbæktɔːk ˈbæktɔːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    پیش‌جوابی، گستاخی، حاضرجوابی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد back talk

  1. noun rude answer
    Synonyms: back answer, backchat, cheek, comeback, guff, insolence, insult, lip, mouth, nasty reply, rejoinder, retort, return, riposte, sass, sauce, short answer, uptake

ارجاع به لغت back talk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «back talk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/back talk

لغات نزدیک back talk

پیشنهاد بهبود معانی